تابحال از قطع همکاری همکارتون از شرکت، اشکتان در آمده؟ قلبتان فشرده شده؟
این اتفاق برای من افتاد، وقتی فهمیدم همکار خیلی خوبم، که از من کوچیکتر هم بود، قطع همکاری کرده که به کارهای دانشگاهش برسد. میم شین نه تنها همکارم که یک دوست خیلی خوب و قابل اعتماد بود، یک همکار که علاوه بر جو خوب و صمیمی ای که ایجاد میکرد، میتوانست اعتماد به نفسم را هی بالا و بالا تر ببرد، همکاری که توانایی هایم را بولد میکرد و کنار اشتباهاتم رفاقت میگذاشت و کمکم میکرد.
شاید هم غلو شده باشد، نمیدانم، ولی واقعا چیزهای خوبی ازش یاد گرفتم. انسانیت، تعهد، صمیمیت...
الان که دارم مینویسم، غمگین شده از تصمیمش هستم و دارد برای تولدم تصمیمش را شرح میدهد.
لینکدینش را روی سیستمم به مدت 24 ساعت باز کند تا من فضولی هایم را بکنم :)) هدیه تولد انقدر جذاب ندیده بودم. حالا بیچاره نمیداند که قبل از خارج شدن از لینکدینش که روی سیستمم باز بود، فضولی هایم را کرده ام. (خدا من را ببخشد، یادم باشد توی گزارش امشبم بنویسم که هر چه کردم نتوانستم جلوی فضولی ام را بگیرم.
خلاصه که، معلوم نیست همکارهای جدیدمان چه کسانی باشند، ولی امیدوارم میم شین به هر جا میخواهد برسد، قطعا و محکم میگویم که او لیاقتش را دارد.
یا علی...
- ۰۰/۰۴/۰۸