ازتوبه یک اشاره،ازمابه سردویدن...

حالا که آمده ایی،چترت رابردار،اینجا بجز مهربانی چیزی نمی بارد...

ازتوبه یک اشاره،ازمابه سردویدن...

حالا که آمده ایی،چترت رابردار،اینجا بجز مهربانی چیزی نمی بارد...

شما دستِ دعاشین،من چشمِ امید دارم به استجابتش ...

کلمات کلیدی
  • ۰
  • ۰

رقعه ی هشتم...

مثلا الان قهرم و نمی خواهم سلام کنم،
ولی هناس جانکم خودت که خوب میدانی،قهر کردن اگر بلد بودم که نمی شدم این...

پس سلام:)

بیخیالِ اینکه جوابِ سلام واجب است و هیچوقت جوابِ سلامِ نامه هایم را ندادی،

حالت هم که لابد خوب است و گرنه خبری،چیزی به گوشم می رسید دیگر...

نا سلامتی هناس جانِ منی و مردم دلشان می سوزد برای بی خبری ام،خبری بهم میدهند...بس که سرتق ام و لو میدهند چشمانم همه چیز را...

دوهفته پیش رفتم دکتر،یعنی سه هفته پیش و هفته ی بعدش یهو به سرم زد بروم پیشش باز و بگویم خانه ات آباد،من این مشکل هارا هم دارم و هیچ نگفتم و دارویت ضعفِ بدنِ لاجونم را بیشتر می کند و دست هایم میلرزند،بعد دستم را نشانش دادم و گفت که نمی لرزند ولی هناسم،تو باور کن که داشتند می لرزیدند.

دارویم را عوض کرد،از شراکتِ آن کارِ لعنتی زدم بیرون و حالا یک فشارِ روانی برداشته شد از روانِ بی روانم.

داریم فوق العاده جلو می رویم،این را از حرفِ آن روانشناسِ دوست داشتنی نگفتم،این را الان می گویم که طی این دوتا امتحان دارم می بینم اوضاعم را...

خوشحالم که دارم اوضاعِ بی استرسم را می بینم،
خوشحالم که رفتم پیشِ این روانشناس و خوشحال ترم که دکترم از آن هاییست که آدم تا میبیندش،تا سلامش و لبخندش را می بیند دلش قرص می شود ومی فهمد می شود خیلی به خودش و به کارش اعتماد کرد...


خوشحالم از گذشتن این روزها،خوشحالم دارند خوب می گذرند و خوب ترش آنکه دارندبه روزِ رفتنِ خانه نزدیک تر می شوند...


راستی،رفتنِ زودتر به خانه در صورتی اتفاق می افتد که پروژه ام را قبل از15تیر بدهم به آن سرورِ لعنتی که آدمیت قداست دارد و نباید بهش گفت "آدم"...

پس دعا کن که دعا اثر دارد...:)


باید بروم و لیوانِ شیرِ کنارِ دستم را سربکشم قبل از اینکه با شقایق تصمیم بگیریم که بعد از این چی بخوریم...


شبت پر از رحمت هناسِ عزیزم...

مراقب خنده های قشنگت باش...:)



یاعلی...

  • ۹۵/۰۳/۳۱
  • یک عدد هِ جیمی...

نظرات (۶)

نمیدونی چقدر خوشحالم که خوشحالی
که راضی هستی
ممنون که گفتی
((((:
پاسخ:
:))

متشکرم که خوندی:)
درود بر شما و سپاس بابت مطالب
پاسخ:
لطف دارین
  • آقاگل ‌‌‌‌
  • ان شالله که همیشه امتحانات خوب جلو بروند و ایام تا میشود به کامت باشند. 
    و سرور. ان شالله سال دیگه اول مهر بیاین و خبری ازش نباشه:دی
    پاسخ:
    ممنونم آقاگلِ خوب :)


    و سِروِر...بهتررررررین دعا بود:))
    مث همیشه :)) عالی و دوست داشتنی
    پاسخ:
    ممنونم
  • دخترِ انار :)
  • چقد قشنگ مینویسی تو
    چقدر حرفای دلت خوشگله
    چقدر دوست دارم من
    بیشتر بنویس حانیه
    پاسخ:
    چقدر من دوستت دارم
    چقدر من نگرانتم
    چقدر من نگرانتم
    چقدر من نگزانتم فاطمه سادت...


    چشم
  • سعادت سلیمانی
  • سرور :)
    پاسخ:
    سِروِر...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">